زندگی ادامه دارد

زندگی ادامه دارد

گفته بودم چوبیایی...
زندگی ادامه دارد

زندگی ادامه دارد

گفته بودم چوبیایی...

یک روزی‌توی هاگوارتز...

‍ ‍ همه ى ماها روزى دنیامون توى یک کتاب خاص...

که اسمش مارو یاد رویایى خاص مینداخت خلاصه میشد. دنیایی جادویی که فقط از کتاب ها میومد.

دنیایی که یک عینک گرد به ما احساس قدرت میداد.

دنیایی که صاعقه برامون معنى داشت.

دنیایی که مارو وادار میکرد تیکه های چوب خشک شده ی بیست سانتی رو جمع کنیم. و بهشون قدرت بدیم.

دنیایی که از یک پسر عینکی که مادر و پدرش رو از دست داده بود سرچشمه میگرفت.

وقتی یازده سالمون بود کنار پنجره به انتظارش نشستیم.

و گاهی از خودمون به خاطر مشنگ بودنمون متنفر میشدیم. 

گاهی از ترس اون اسمشو نبر شب خواب نمیرفتیم!

اون روزا که سعی میکردیم با مار ها حرف بزنیم...

اون روزایی که فراموش شدن...

فقط گاه گاه از ذهنمون رد میشن... اه میکشیم و میگیم.. 

یادش بخیر! یک روزی توی هاگوارتز...

نظرات 4 + ارسال نظر
لِیدی :) جمعه 5 آذر 1395 ساعت 18:12 http://ladynotes.blog.ir/

هاگوارتز کجاس؟ آشناست یادم نمیاد

لِیدی :) جمعه 5 آذر 1395 ساعت 18:07 http://ladynotes.blog.ir/

سلام شهبانو
خوبی؟

یه دوستانه وبلاگی داریم کسایی که میشناسمو میگم. بقیه هم دوست داشتن میتونن شرکت کنن
روی یه کاغذ یا توی دفترت یه چی بنویسی و عکس بگیری بدی به من بذارم توی وبم. منتظرماااااااا بانو

لپ تاپ خراب شده :( با موبایل میام...نمیتونم متاسفانه دخترم :(((

یک دختر بیکار شنبه 22 آبان 1395 ساعت 00:38 http://razpenhan1998.blogfa.com

واهاییی... بامارها حرف زدن که عالیه... یادش بخیر

یه دنیای دیگه بود کلا

نیلوفرررر پنج‌شنبه 20 آبان 1395 ساعت 17:10 http://dokhtaroone.allowed.org/

وب متفاوت و زیبایی دارین خیلی خوشحال شدم دوباره به وبتون اومدم خیلی خیلی خیلی خوشحال میشم به وب منم سر بزنین ممنون
98651

مرسی.اگه فرصت شد حتما

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد