زندگی ادامه دارد

زندگی ادامه دارد

گفته بودم چوبیایی...
زندگی ادامه دارد

زندگی ادامه دارد

گفته بودم چوبیایی...

دیگه. دل ، باکسی نیست .... دیگه فریاد رسی نیست...ٔ آسمون ، ابری شده. ، دیگه خار و خسی نیست...

امشب خونه مادر بزرگ الان یهویی:))

من همچنان سیم کارت سوخته :)))

دیگه هیچی:دی

قشنگ!!

امشب شب قشنگیه ‌. فردا روز قشنگی خواهد بود.دیروز هم روز قشنگی بود.هر شب به انتظار فردا میشینم که هر چیز میخواد بشه . با این که به قول خودم توی پستای قبلی اتفاق خاصی نمیفته ولی همه اتفاق هایی که میفتن جدیدن و اکثرا دوست داشتنی .

البته به دید ادم بستگی بیشتری داره ؛))

+ از سندی بدم نمیاد. ولی مراد نمیبینم :)) نمیدونم چرا همه بدشون میاد ازش

بیا ، یادم بده پرواز رو با دستات دلم با رفتنت،دنیاش رو از دست داد

+ چند روز مسافرت بودیم و نبودم ؛) 

+ از کل درس ها عقب افتادم و هنوز نمیدونم چی به چیه !!!

+ با سیمکارت سوخته خدمت میرسیم :))

+متوجه میشویم که از اندی خوشمان می اید:دیی

قایقی خواهم ساخت،پیش خواهم رفت...

تا فرصت هست باید زندیگی کنیم و دوست بداریم. ببخشیم و بگذریم تا همیشه و جاویدان زنده بمانیم.گریستن و نالیدن هیچ دردی را دوا نمی کند.باید به مبارزه و تلاش ادامه دهیم.