زندگی ادامه دارد

زندگی ادامه دارد

گفته بودم چوبیایی...
زندگی ادامه دارد

زندگی ادامه دارد

گفته بودم چوبیایی...

پیرزن غر غرو

شدم مثل این پیرزن هاى غر غرو که به زمین و زمان ایراد میگیرن:(

دلم براى قبلا تنگ شده ... وقتى که به همه چیز ساده نگاه میکردم

وقتى که همه چیز رو براى خودم تجزیه نمیکردم

وقتى که این همه شک نداشتم

وقتى که با کوچکترین چیزی خوشحال میشدم و همینطور برعکس

دلم تنگ شده...


گذشت..

عارفی گفت :آنچه از سر گذشت ، شد سرگذشت!

حیف ، بى دقت گذشت، اما گذشت!

تا که خواستیم دو روزى فکر کنیم،

بر در خانه نوشتند ، در گذشت...


+بنده صبر کردم امتحان ها تموم شدن ، گند زدم، بعد شروع کردم درس خوندن:|

باران تویی...

هوس بارون کردم:|

انشاالله بباره:) 

روی تخت نشستم و توپ والیبال توی دستام و دارم پنجه میزنم:)

چیزی نگفت و بگذشت...

گفتم غم تو دارم ،چیزی نگفت و بگذشت

حافظ خوشا به حالت ، یارم گذشت و یارت

گفتا غمت سرآید...

تافت بزنین به حال خوش:)

سلام خوبین؟

من که الحمدالله خوبم:)

الان خونه مادر بزرگیم و من در کنار دختر دایی

حالم خوبه و بعد یه مدت اعصاب دارم! 

انشاالله شما هم هر کدومتون حالتون بده خوب شه و همونجور بمونه:))

آهای خوشگل عاشق

آهای خوشگل عاشق

آهای عمر دقایق

آهای وصل به موهای تو سنجاق شقایق

آهای ای گل شب بو

آهای گل هیاهو

آهای طعنه زده چشم تو به چشمای آهو



+رمان همخونه رو خوندین؟ اگه نخوندین بخونین خیلی قشنگه

+ما مشغول مهمون داری بعد عمل مادر :|

شادی

امسال خیلی زود گذشت.بعضی اوقات با غم و بعضی اوقات باشادی

ادم باید بخواد ،تا بهش خوش بگذره. اگر به این فکرکنیم که مجبورمون کردم کاری رو انجام بدیم بهمون بد میگذره ، به چیز های بد فکر نکنیم

چقدر کم

چقدر خوبن کسایی که بی منت دوست میدارن ، بی منت محبت میکنن و انتظاری هم ازما ندارن

و چقدر کمن این اشخاص